خداروشکر

ساخت وبلاگ

حجم کاریم از روز ۱۴ ام تا همین الان اونقدر زیاد بود که حتی نمیدونستم آخرین باری که خوابیدم کی بوده...

درنهایت امروز وقتی داشتم تلفنی حرف میزدم وسطش خوابم برد و دوباره بیدار شدم حتی متوجه نشدم چی گفت بنده خدا

خداروشکر اگر بیکار بودم شرایطم خیلی میتونست آزارم بده و قابلیت اینو داشت که مریضم کنه ....

بچه ها خیلی کیوتن نمیدونستن مکلف یعنی چی:)

موقعی که معنی یه کلمه رو می پرسن و نمیدونن من میدونم و باید توضیح بدم خیلی بامزه میشه همه چی:))))))

امروز اعتماد به نفس اینو گرفتم که تدریس زبان هم داشته باشم:))))

شاید اگر وقت کافی رو داشته باشم در کنار بقیه کار هام انجامش بدم فعلا فرصتش رو ندارم...

دوست داشتم یکم فعالیت ورزشیم رو بیشتر کنم....برای تابستون شاید برم یکم خودم روزانه ورزش کنم ببینم پتانسیلش رو دارم و ول نمی کنم به فکر باشگاه رفتن هم بیوفتم....

واقعا این جسم و جونی که داره بهم خدمت میکنه حقشه که بهش رسیدگی بشه و ورزش مستمر توی برنامه هام باشه...

باید امروز مطالعه داشته باشم و دست خالی نرم.

خیلی دیروز از خودم راضی بودم خداروشکر کار هارو انجام دادم پیگیری هارو کردم و صبحم توضیح دادم کامل مطالب رو و اینقدر همه داشتن خوب گوش میدادن که لذت بردم از شنونده هام.

نوشته شده در جمعه هفدهم فروردین ۱۴۰۳ساعت ۳:۴۳ ق.ظ توسط آسمان|

اگر من بمیرم...
ما را در سایت اگر من بمیرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sokootee-mina بازدید : 11 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 17:45